به یاد سیف الله اسدی

01.04.2021

صدای گرم، منطق ساده و گیرای اسدی و چهره صمیمی اش که در سخت ترین شرایط نیز خنده آن را ترک نمی کرد، در قلب و یاد دوستان و یاران اش ماندگار خواهد ماند. بی گمان یک روز در ایرانی آزاد، نسل های آینده زحمتکشان، بزرگداشتی در خور و شایسته فرزندان فداکار و پیشگام خود، مانند اسدی، برپا خواهد کرد.

قطره قطره
مردن
و شب جمع را به سحر آوردن
روشنانه زیستن
خاموشانه مردن
مردن با لبخند
و پایان بخشیدن
به دود تردیدی تاریخی
بودن یا نبودن

(سیاوش کسرایی
در سوگ بابی سندز، فعال سندیکایی ایرلندی که بر اثر اعتصاب غذا در زندان درگذشت)

با اندوه فراوان باخبر شدیم که روز 9 فروردین 1400، سیف الله اسدی، یکی از فعالان و مبارزان جنبش کارگری کشورمان، چشم بر جهان فروبست. به این ترتیب طبقه کارگر ایران یکی از فرزندان آگاه، صدیق و ثابت­قدم خود را از دست داد.

سیف الله اسدی 5 مرداد 1309 در شهر شاهی چشم به جهان گشود. از همان اوان کودکی زیر تاثیر اسطوره­های شاهنامه­ای که در خانه پدری می­شنید، روحیه جوانمردی، شجاعت و عدالت­خواهی در او قوام گرفت. بسیار زود با طعم تلخ ستم طبقاتی و کار و زحمت آشنا شد. در جستجوی راهی برای از بین بردن بی­عدالتی­ها بود که در عنفوان جوانی به سوی سازمان جوانان حزب توده ایران کشیده شد و به تشکیلات این سازمان پیوست.

بلوغ سنی او که مصادف بود با کار در کارخانه نساجی شاهی، همزمان بود با بلوغ فکری اش و آشنایی عملی با تئوری های رهایی بخش طبقه کارگر. ازینرو فعالانه به کار روشنگری در میان کارگران و سازماندهی تلاش های آنان برای دستیابی به حقوق پایمال شده شان پرداخت که در نهایت به اعتصاب عمومی حق طلبانه کارگران نساجی و گونی بافی شاهی و بهشهر منجر شد. ندای حق جویانه این اعتصاب عمومی در کل ایران طنین افکند. پاسخ حکومت ستمشاهی به این ندای حق طلبانه سرکوب و دستگیری کارگران و نظامی سازی فضای شاهی و بهشهر بود. اسدی در جریان این فعالیت ها چندین بار دستگیر و زندانی شد و یک بار نیز در زندان شهربانی شاهی از سوی شمار زیادی از پاسبانان مزدور، مورد ضرب و شتم گروهی قرار گرفت. با این حال او هر بار مقاومت کرده و بدون لو دادن همقطاران اش از این آزمون ها سربلند بیرون آمد. او با اثبات تسلیم ناپذیری و شایستگی عملی خود، تا حد عضویت در کمیته شهرستان سازمان جوانان حزب رشد کرد.

پس از کودتای 28 مرداد که کودتاچیان دست به پیگرد و شکار فعالان سیاسی و مدنی زدند، اسدی که در سطح شاهی برای کودتاگران چهره شناخته شده ای بود، به ناچار ترک زادگاه گفته و برای پنهان شدن در گمنامی شهر بزرگ، راهی تهران شد. در تهران بعنوان کارگر ساده شرکت برق شروع به کار کرد و پس از آشنا شدن با گروهی از هم سرنوشتان خویش، فعالیت های صنفی-سیاسی خود را از سر گرفت. در آن دوران اوج خفقان و سکوت مطلق که حتی سخن گفتن از حقوق کارگران جرم محسوب می شد، اسدی از یکسو در محفل های مطالعاتی مخفی به آموختن اقتصاد سیاسی مارکسیستی و فلسفه ماتریالیسم دیالک تیکی می پرداخت و از سوی دیگر در زمینه فعالیت های صنفی و تعاونی کارگری و گسترش آگاهی میان کارگران فعال بود. منش و شخصیت او بگونه ای بود که به سرعت مورد اعتماد کارگران قرار گرفته و هر جا که حضور داشت او را به نمایندگی خود برمی گزیدند. بارها به خاطر همین فعالیت های اش زیر ذره بین ساواک و مورد بازجویی قرار گرفت.

اسدی در آستانه انقلاب بعنوان نماینده کارگران برق منطقه ی شرق تهران، در هدایت اعتصابات کارگری نقش داشت. با پیروزی انقلاب، اسدی مانند دوران جوانی با پیوستن به حزب توده ایران، امید آن داشت که جنبش کارگری با اتکاء به دانش و تجربه حزب، موفق به ایجاد نهادهای خود و دستیابی به خواسته های دیرینه سال اش شود؛ هرچند که گاهی سیاست حزب در برابر حاکمیت برآمده از انقلاب را درک نمی کرد و زبان به انتقاد از آن می گشود. از دید او حاکمان بی فرهنگ، زحمتکش ستیز و خرافه پرست جدید، نمی توانستند سازندگان آن نظم نوینی باشند که در تحلیل ها ترسیم می شد.

تهاجم حکومت به حزب توده ایران و سازمان های مستقل کارگری در سال 62-1361 نشان داد که نگرانی های اسدی به جا بوده است. این بار او نیز همراه با دیگر کادرهای سندیکایی و حزبی سر از شکنجه گاه و زندان های مخوف درآورد.

پس از رهایی از زندان، اسدی از پا ننشست و دوباره به فعالیت های سازمانگرانه برای زحمتکشان پرداخت. در نتیجه تلاش های خستگی ناپذیر او و گروهی از فعالان سندیکایی بود که در سال 1373 کانون کارگران بازنشسته تهران با شرکت نمایندگان سندیکاهای مختلف تشکیل و اسدی به عضویت هیات مدیره این کانون انتخاب شد. دستاوردهای شایان این کانون برای بازنشستگان و نیز مستمری بگیران تامین اجتماعی موجب شد که به سرعت در سراسر ایران کانون های بازنشستگان شکل بگیرند. تا سال 1392 اعضای این کانون ها حدود 430 هزار نفر برآورد می شدند.

هرچند اکنون جای اسدی در صف مبارزات مردم ایران خالی است، اما تاثیر تلاش های او و یاران اش کماکان زحمتکشان را به مبارزه برای حقوق شان فرامی خواند:

مردن عاشق نمی میراندش                          درچراغ تازه می گیراندش

صدای گرم، منطق ساده و گیرای اسدی و چهره صمیمی اش که در سخت ترین شرایط نیز خنده آن را ترک نمی کرد، در قلب و یاد دوستان و یاران اش ماندگار خواهد ماند. بی گمان یک روز در ایرانی آزاد، نسل های آینده زحمتکشان، بزرگداشتی در خور و شایسته فرزندان فداکار و پیشگام خود، مانند اسدی، برپا خواهد کرد.

درگذشت سیف الله اسدی را به خانواده، دوستان و یاران اش تسلیت می گوییم و برای شان بردباری فراوان آرزو داریم.

هیأت نگارندگان «نگرش»

No Comments

Comments are closed.

Share