برگرفته از سایت ایران امروز
بیانیه نیروها و شخصیت های سیاسی ایرانی در نقد توافقنامه مشترک تجزیه طلبانه حزب دمکرات کردستان ایران و کومه له
بیانیه نیروها و شخصیت های سیاسی ایرانی در نقد توافقنامه مشترک تجزیه طلبانه حزب دمکرات کردستان ایران و کومه له
زادی سوسیالیستی و آزادی دموکراتیک به موازات هم عمل می کنند. اما آن چه اصل سوسیالیستی را متمایز می کند، این است که سوسیالیسم تنها بر جنبه حاکمیت درنگ ندارد، بلکه بر جنبه همبستگی اجتماعی نیر تاکید دارد. بنابراین، پاسخ به این پرسش که آیا اصل سوسیالیستی و اصل دموکراتیک با هم سازگارند یا نه، بستگی به درک ما از آزادی دموکراتیک دارد.
این استعاره «یک درصد در مقابل 99 درصد» اکنون در بین افراد «جریان حاکم» (Main stream) هم به یک استعاره استاندارد بدل شده. این امر کم اهمیتی نیست، زیرا به این وسیله نابرابری عظیم سیاسی و اقتصادی در ایالات متحد آمریکا در خودآگاه اجتماعی رسوخ می کند.
تأمل های من در این بحث تکیه روی مجموع مسایل مربوط به آزادی از نظر مارکس است. من این بررسی های تا اندازه ای عام را که به شکل تزهایی ارائه شده و ریشه در پژوهش های مفصل دارد، به تفسیر اندیشه مارکس اختصاص داده ام. در این مقاله برخی نکته های اساسی آن را از نظر می گذرانم.
رویدادهای کوچک و بزرگ دهه های گذشته میهن مان برغم همه ناملایمات و دشواری ها هیچگاه شما را از مسیری که در دفاع از منافع ملت ایران و حقوق زحمتکشان ایرانی و تحقق آزادی، دمکراسی و عدالت در پیش گرفته اید، بازنداشته است.
مارکس روی این خصلت جدایی ناپذیراز مضمون زندگی واقعی و بیان ایده ای آن اصرار ورزیده و تا آن جا پیش می رود که می گوید: «بازنمودها، اندیشه، دادو ستد اندیشگی انسان ها این جا چونان بروزِ مستقیم رفتار مادی شان ، نمودار می شوند» تز مارکس که بنابر آن «تولید ایده ها، نمود ها و شناخت(...) زبان زندگی واقعی است» از آن جا است. به درستی، مسئله عبارت از بیان یک مضمون واقعی زندگی در زبان وجود ایده ای، تکرار این مضمون واقعی به وسیله و به شکل بیان آن در عنصر ایده ایِ باز نمود است.
روش من در این متن نخست درخواست کردن از خواننده به خواندن و باز خواندن خود مارکس است... بررسی حاضر مدعی نوآوری و کامل بودن نیست. گفتگو نخست عبارت از امکان دادن به باز خوانی برخی از متن ها از میان مهم ترین آن ها است که به مفهوم ایدئولوژی اختصاص دارد.
جنبش کنونی آمریکا که در برابر قدرت شرکت های بزرگ قد علم کرده، می تواند از آن دوران که ما پادشاهی بریتانیا در آمریکا را سرنگون کردیم درس ها بیاموزد.
ما در نهایت آموختیم که بخش مالی در حال رشد، آن چیزی نیست که به عنوان بهبود واقعی وضع اقتصادی مطرح شود. پس چگونه می توان اقتصاد واقعی را به تحرک واداشت؟
امروز در شرایطی که ایده آل کمونیسم همه معنای سیاسی اش را از دست داده (هیچ دولتی اعلام نمی کند که دست اندرکار پیشرفت در راه کمونیسم است) و نیز در شرایطی که به نظر می رسد ایده آل کمونیسم در مه خیال بافی ها رنگ باخته، آیا باید از هر اندیشه برابری که برابری در برابر قانون نخواهد بود، دست کشید. یا برعکس باید راهی را پیمود که از هگل به مارکس منتهی شده است
وظیفه اصلی نقد اجتماعی امروز همانا یافتن اصول هنجاری نقد درونی خودتحول های اجتماعی است. در این باره، به نظر می رسد که آلتر ناتیو، رویارویی چشم انداز محلی و چشم انداز جهانی است. عقیده نخست، عبارت از نقد کردن سرمایه داری معاصر از دیدگاه دگرگونی های جهانی است.
در سپیده دم آدینه 22 اردیبهشت ماه 1391 پرویز شهریاری، انسان و آموزشگر با شکوه، مردم دوست و مبارز نستوه راه آزادی، استاد بلند آوازه ریاضیات ایران، نویسنده، روزنامه نگار پر تلاش میهن ما چشم از جهان فرو بست. از دست دادن این فرزانه فرازمند که سر لوحه زندگی پر بارش «اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک » بود، ضایعه جبران ناپذیری برای همه ایرانیان آزادی خواه، دانش پژوه و زحمتکش است .
هایک اقتصاددان اطریشی الاصل انگلیسی متعرض است که چرا مفهوم «آزادی در رابطه با نیاز» توسط روزولت به تئوری درآمد و سپس در سطر مربوط به «حقوق اجتماعی و اقتصادی» اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب سازمان ملل متحد در 1948 گنجانده شد. او در انتقاد از اعلامیه جهانی حقوق بشر تأکید می کند: «این سند آشکارا کوششی برای درآمیختن حقوق سُنّت لیبرالی غربی با مفهوم کاملاً متفاوتی است که از انقلاب مارکسیستی روسیه سرچشمه می گیرد».
ما ایرانیان و اسراییلی های ساکن برلین، بطور مشترک به سیاست جاری آلمان، اسراییل و ایران اعتراض می کنیم که هدف تشنج آفرینی در حد یک درگیری نظامی در خاورمیانه و نزدیک پی جویی می کند. ما مخالف مسلح کردن اسراییل از طرف دولت آلمان، مخالف تحریم هایی که غرب به ایران تحمیل می کند، مخالف سیاست تهدید نظامی و مخالف تشنج آفرینی آگاهانه دولت های ایران و اسراییل هستیم.
همانطور که پیشینیان ما آمریکا را از حکومت شاه دوردست و کمپانی هند شرقی بریتانیا آزاد کردند، زمان آزادسازی آمریکا از چنگ وال استریت و بازستانی قدرت غصب شده توسط وال استریت رسیده است. وقت آن است که به پا خیزیم برای ایجاد دموکراسی در امریکا و ایجاد یک سیستم ملی اقتصاد "مین استریت" متعلق و پاسخگو به مردمی که علاقه ذاتی در ساخت جامعه سالم با اقتصاد پر رونق محلی و محیط زیست سالم برای خود و فرزندان خود دارند.
روز شکوهمند اوّل ماه مه روز جهانی کارگران و زحمتکشان را به همه کارگران و زحمتکشان میهن ما صمیمانه شادباش می گوییم. تردید نداریم که کارگران و زحمتکشان ایران به رغم سرکوبگری های وحشیانه فرمانروایان واپس گرای اسلامی قادرند در پرتو مبارزه و اتحاد ناگسستنی خوددر سندیکاها و اتحادیه های صنفی به خواست های اساسی خود برای برخورداری از زندگی آزاد انسانی و تأمین امنیت شغلی و رهایی از استثمار و هر نوع بهره کشی ها دست یابند.
تنها در شرایط دولت حقوقی اجتماعی دموکراتیک می توان مطمئن بودکه مفهوم عام فلسفی- اجتماعی شهروندی در بُعد گستردة آن تحقق می یابد و این مفهوم به اهل شهر بودن بی حقوق و ناآزاد که ویژه شهروندی در دولت های تام گرا و مستبد است، تقلیل نمی یابد. شهروندی در چنین حالتی تهی از تبلور «حقوق بشر» در زندگی اجتماعی است و در این صورت، هیچ فرد مستقل و ناپیوسته در برابر دولت وجود خارجی ندارد.
لیبرالیسم معاصر در مطرح کردن این مطلب که «آزادی» و «برابری» در خارج از حدود بسیار تنگ (حدود شکل حقوقی) یکدیگر را نفی می کنند، تنها نیست. سوسیالیسم نیز در هنگامی که عملاً آشکار شد که درخواست های آزادی و برابری مشروط به یکدیگرند، در این عقیده سهیم است. همانطور که آن را هم در مبارزه برای دموکراسی در «کشورهای سوسیالیستی» پیشین و هم در جنبش های ضد نژادپرستی اروپای غربی یا در مبارزه های سیاه پوستان آفریقای جنوبی ملاحظه کردیم.